کد مطلب:77747 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:113

نامه 024-وصیت درباره دارایی خود











و من وصیه له علیه السلام

بما یعمل فی امواله. كتبها بعد منصرفه من صفین.

یعنی و از وصیت امیرالمومنین علیه السلام است به عملی كه باید كرده شود در مالهای او. نوشت این وصیت نامه را بعد از برگشتن او از جنگ صفین.

«هذا ما امر به عبدالله علی بن ابی طالب امیرالمومنین فی ماله، ابتغاء وجه الله، لیولجنی به الجنه و یعطینی الامنه.»

یعنی این است آن چیزی كه حكم كرده است به آن بنده ی خدا علی پسر ابی طالب امیرمومنان در مال خود، از برای طلب كردن رضا از ذات خدا كه داخل گرداند مرا به سبب آن به بهشت و ببخشد به من امن از عذاب را.

منها، یعنی بعضی از آن وصیت است:

«و انه یقوم بذلك الحسن بن علی یاكل منه بالمعروف و ینفق منه فی المعروف، فان حدث بحسن حدث و حسین حی، قام بالامر بعده و اصدره مصدره. و ان لابنی فاطمه من صدقه علی، مثل الذی لبنی علی و انی انما جعلت القیام بذلك الی ابنی فاطمه ابتغاء وجه الله و قربه الی رسوله صلی الله علیه و آله و تكریما لحرمته و تشریفا لوصلته. و یشترط علی الذی یجعله الیه ان یترك المال علی اصوله و ینفق من ثمره حیث امر به و هدی له و ان لایبیع من نخیل هذه القری ودیه حتی تشكل ارضها غراسا و من كان من امائی اللاتی اطوف علیهن لها ولد، او هی حامل، فتمسك علی ولدها و هی من حظه، فان مات ولدها و هی حیه فهی عتیقه، قد افرج عنها الرق و حررها العتق.»

یعنی و به تحقیق كه می ایستد به امر وصیت امام حسن، پسر علی علیهماالسلام، می خورد و به

[صفحه 1049]

مصرف خود می رساند بر وجه مشروع و انفاق می كند و می خوراند از آن مال در وجوه بركه فقرا و مساكین و امثال آن باشد. پس اگر پدیدار شد در امام حسن علیه السلام مرگ و امام حسین علیه السلام زنده باشد، می ایستد به اجرای امر وصیت، بعد از او جاری می سازد امر وصیت را در مصدر و موقع آن. و به تحقیق كه از برای دو پسر فاطمه هست از مال وقف علی، مثل آن چیزی كه هست از برای سایر پسران علی، نه اینكه این مال وصیت به تقریب امام بودن ایشان بر ایشان حرام باشد، مثل صدقات واجبه مانند زكات و به تحقیق كه من نگردانیدم ایستادن به امر وصیت را به سوی پسران فاطمه مگر از جهت طلب كردن رضای ذات خدا و تقرب به سوی رسول او، صلی الله علیه و آله و مگر از جهت گرامی داشتن مر احترام او را و شرافت داشتن مر قرابت و خویشی او را. و شرط می كند علی علیه السلام بر آن كسی كه می گرداند مر وصیت را به سوی او، اینكه واگذارد مال وصیت را بر اصلهای خود، یعنی منتقل نسازند به بیع و مانند آن و انفاق كنند از حاصل آن در جائی كه امر شده است به انفاق در آن و راه نموده شده است از برای انفاق و اینكه نفروشد از نخلستان این دهات وقفی، نخلهای كوچك را كه نخلهای بزرگ می جهاند، تا اینكه زمین آن دهات مشتبه و ملتبس بشود به نخلستان، به سبب غرس شدن نخل. و كسی كه باشد از كنیزان من، آن كنیزانی كه من طواف و نزدیكی به ایشان كرده ام، از برای او ولدی، یا اینكه او حامله باشد، پس قیمت كرده می شود آن كنیز بر ولدش و آن كنیز از نصیب و رسد آن ولد آزاد می گردد، پس اگر مرد ولد آن كنیز و حال آنكه او زنده باشد، پس آن كنیز آزاد است. به تحقیق كه منكشف و برداشته گشته است از او بنده بودن و آزاد گردانیده است او را آزاد بودن.

[صفحه 1050]


صفحه 1049، 1050.